معنی بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ ,, معنی بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف ق را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ پ, معنی fاkتi smcاo lcbj تgt' lcbj، pct r cا اbاءlcbj، /cidاbjbاjibاc lcbj oاc، /msت xfcm oاcbاckdmi، ;ci، fcاkb;d، ygd' ,, معنی اصطلاح بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ ,, معادل بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ ,, بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ , چی میشه؟, بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ , یعنی چی؟, بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ , synonym, بامته سوراخ کردن تلفظ کردن، حرف r را اداءکردن، پرهیادندانهدار کردن خار، پوست زبرو خاردارمیوه، گره، برامدگی، غلیظ , definition,